زندگی حس غریبیست که یک مرغ مهاجر دارد.
سبزه ها در بهار می رقصند
من در کنار تو به آرامش می رسم،
و آنجا که هیچ کس به یاد ما نیست ،
تو را عاشقانه می بوسم،
تا با گرمی نفسهایم ،
به لبانت جان دهم و با گرمی نفسهایت،
جانی دوباره می گیرم.
دوستت دارم،
با همه هستی خود ای هستی من دوستت دارم.
و هزاران بار خواهم گفت که :
من دوستت دارم.
|